واکمن در سال ۱۹۷۸ به
وسیله یکی از مهندسین
سونی به نام
«نبوتوشی کیهارا»
برای رئیس وقت شرکت یعنی
آقای «موریتا»
ساخته شد. از آنجا که
موریتا به صورت مرتب
سفرهای طولانی هوایی بر
فراز اقیانوس انجام
میداد، دوست داشت که
بتواند در طی این سفرها
به موسیقی گوش کند.
موریتا از نام «واکمن»
متنفر بود و دوست داشت که
این نام تغییر کند، اما
از آنجا که تبلیغات این
وسیله با نام واکمن قبلا
شروع شده بود و تغییر
تبلیغات بسیار گران
میشد، از عوض کردن نام
صرفنظر کرد.

نخستین واکمن تولید شده،
مدل TPS-L2 نام داشت و به
رنگ آبی و نقرهای بود.
فروش عمومی این وسیله،
دقیقا از اول جولای سال
۱۹۷۹ شروع شد.
اما راستش حقیقت چیز
دیگری است:
نخستین وسیله قابل حمل
پخشکننده نوارهای کاست
صوتی، Stereobelt
نام دارد. این وسیله در
سال ۱۹۷۲، یعنی ۶ سال قبل
به بازار آمدن واکمن
اختراع شد.
آندرهاس پاول Andreas
Pavel، مهندس
آلمانی - برزیلی مخترع
این وسیله بود.
آندرهاس پاول در آلمان
متولد شد، در ۶ سالگی پدر
پاول کاری در یک گروه
صنعتی در برزیل به دست
آورد و به همین خاطر آنها
خانوادگی به برزیل مهاجرت
کردند. در سالهای پایانی
دهه ۱۹۶۰، پاول و دوستانش
مرتبا در خانهاش در سائو
پائولو گرد هم میآمدند و
در مورد سیاست و فلسفه
صحبت میکردند و در این
بین به موسیقی مختلفی از
جمله باخ و Janis Joplin
گوش میکردند. در طی این
ملاقاتها و صحبتها آنها
به کرات آرزو میکردند که
ای کاش راهی پیدا میشد
که بتوانند موسیقی مورد
علاقه خودشان را با خود
به هر جایی که میخواهند،
ببرند.

پاول به عنوان مدیر
اجرایی سابق تلویزیون و
ویرایشگر کتاب، «استرئو
بلت» را تحت تأثیر همین
آرزوهای محفل دوستانه،
اختراع کرد.
نخستین بار در فوریه سال
۱۹۷۲، در کوهستان «سنت
مورتیز» سوئیس این وسیله
مورد آزمایش قرار گرفت.
وقتی پول دکمه play را
فشار داد، نخستین
ترانهای که پخش شد،
ترانه Push Push با صدای
Herbie Mann و Duane
Allman بود. در این لحظه،
پاول حس کردن که در فضای
کوهستان زیبای سنت
مورتیز، شناور شده است.

پاول، حس کرد که وسیلهاش
واقعا به کاربردی است و
مورد استقبال مردم قرار
میگیرد به همین خاطر به
شرکتهای متعددی از جمله
ITT، گروندیک، یاماها و
فیلیپس مراجعه کرد تا
استرئو بلت را به تولید
انبود برساند، اما هیچ
کدام از این شرکتها از
طرح او استقبال نکردند.
آنها عقیده داشتند که
مردم حاضر نمیشوند برای
گوش کردن موسیقی در محیط
عمومی، هدفون به گوش
بگذارند!
گرچه برای ما عجیب به نظر
میرسد که چرا این
شرکتها از چنین طرحی
استقبال نکردند، اما باید
تا حدی هم حق را به آنها
بدهیم. خود آقای پاول در
مصاحبهای با نیویورک
تایمز گفته است که در آن
سالها هر وقت در بیرون،
استرئو بلت را به همراه
میبرد و به موسیقی گوش
میکرد، مردم مثل یک
دیوانه به او خیره
میشدند!
پاول گرچه ناامید شد، اما
برای محافظن ایدهاش، چند
سال بعد، یعنی در سال
۱۹۷۷، در ایتالیا،
اختراعش را ثبت کرد. برای
محکمکاری سال بعد هم
اختراعش را در کشورهای
آلمان، انگلیس، آمریکا و
ژاپن ثبت کرد.
سونی فروش عمومی واکمنش
را از سال ۱۹۷۹ آغاز کرد،
اینجا بود که پاول معترض
شد و بعد از ۸ سال مذاکره
بین پاول و سونی، سرانجام
در سال ۱۹۸۶، سونی حاضر
شد که بابت فروش دستگاه
البته فقط در آلمان حق
امتیاز به پاول بپردازد.
اما بعد از این، دور دوم
جدالهای قانونی هم بین
پاول و سونی، این بار در
انگلیس، شروع شد، که
سرانجام منجر به این شد
که سونی مجبور شد سه
میلیون دلار دیگر در سال
۱۹۹۶ به پول پرداخت کند.
موضع به همین جا ختم نشد،
در سال ۲۰۰۳، پاول سونی
را تهدید کرد که در سایر
کشورهایی هم که دستگاه را
ثبت اختراع کرده است،
اقدام به شکایت قانونی
کند. به همین خاطر سونی
برای خاتمه دادن به این
دردسرعحاضر شد، ۱۰
میلیون دلار دیگر به پول
بپردازد!
————————-
اما اگر از وسیلههای
پرتابل پخشکننده موسیقی
از نوار کاست صرفنظر
کنیم، ایده و آرزوی به
همراه داشتم موسیقی در
همه جا اصلا چیز تازهای
نیست. در ایران خودمان هم
جوانان به طور خاص و
همچنین عموم مردم به
دنبال راهی برای بردن
موسیقی به دل طبیعت و همه
جا بودند:
اوایل دهه ۴۰،
دوران صفحههای
۴۵ دور و عصر
گرامهای
صحرایی ( برق و
باطری) «توپاز»
از راه رسید. این
گرامافونها
دو تکه داشت؛ در، شامل
بلند گو و بدنه که اصل
دستگاه بود. صدای جبلی و
ایرج و ویگن را میشد،
حالا هرجا شنید. بخصوص
مثل اینکه این گرامها
را برای سیزده به در
ساخته بودند.
جستجویی در اینترنت با
کلیدواژه Portable
Gramophone، نشان میدهد
که در سالهای دهه ۱۹۳۰
استفاده از چنین
گرامافونهای قابل حملی
رواج داشت، احتمالا
گرامافونهای صحرایی یا
توپاز هم این چنین
ساختمانی داشتند:

همین سال ها گرام
ماشین هم رایج
شد: صفحه را در شکافی فرو
می کردی
و…که برای بعضی از
مسافران تاکسی و خطی عذاب
الیم هم بود. چون سلیقهها
جور نبود. شوفرهای
خط شمیران- مثلاً- عادت
داشتند صدای ضبط را بلند
کنند
…
اوایل دهه ۵۰ وسیله دیگری
مد شد به نام «کارتریج»
که از نظر اندازه و شکل
به نوارهای ویدیویی بتاکم
شبیه بود. یک حلقه نوار
دو ساعتی بود که خود به
خود به اول برمی گشت و
تعدادی کار
را پشت هم در خود
داشت. این نوارها زمانی
که بی ام و های
۱۸۰۰ و ،۲۰۰۰ آلفارومدو،
پیکان جوانان در خیابان
ها راه ا فتادند مد شد.
کارتریج خیلی دوام نیافت.
چون روزگار طلایی
کاست باید فرا
میرسید.
کارتریجها در دو مدل
ابتدا چهار ترک و بعدها ۸
ترک ساخته شدند، نختسین
بار در سال ۱۹۵۲، برناردو
کوسینو، کارتریج را
اختراع کرد. کارتیج یک
قرقره داشت که یک نوار
پلاستیکی آغشته به اکسید
فلزات را میگرداند. در
اینجا ساختمان درونی یک
کارتریج ۸ ترکه را مشاهده
میکنید:

———————
و البته افراد دیگری هم
برای داشتن موسیقی در همه
جا ابتکاراتی به خرج داده
بودند. دیدن عکس وسیله
پرتابل پخش رادیویی آقای
«پل جانسون» شاید برایتان
جالب باشد. او این وسیله
را که با دو باطری خشک
کار می کرد در سال ۱۹۵۷
اختراع کرد تا بتواند طی
کار باغبانی به
ایستگاههای رادیویی مورد
علاقه خود، گوش کند!

———————-
در عصر آیپاد و
MP3های
متنوع، در زمانهای که
همه موبایلها کارکردهای
چندگانه از جمله پخش
موسیقی یافتهاند و در
هنگامهای که میتوان به
به کمک سایتهایی مثل
پاندورا به میلیونهای
قطعه موسیقی دلخواه گوش
کرد یا آنها را دانلود
کرد، گاهی فراموشمان
میشود که همین یک دهه
قبل، وضعیتمان به چه
ترتیب بود!